❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤ عاشقانه و عارفانه |
|||
باید عاشق باشی تا بفهمی! www.ashkbaran.loxbolg.com سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, :: 14:33 :: نويسنده : reza
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!! www.ashkbaran.loxbolg.com
سه شنبه 20 خرداد 1393برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : reza
عشق واژه ای است بی انتها شروع و پایان ندارد هربار که برای توصیف و تعریفش کوشیدم خود را ناتوان یافتم تنها میدانم عشق تکثیر می شود و ممکن است در کنار کلمات دیگر توصیف شود ... دو شنبه 19 خرداد 1393برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : reza
آروم آروم به نبودنت عادت میکنم
چون هیچوقت داشتنت رو تجربه نکردم
دیگه به داشتن چشمهای پر از حسرتم عادت کردم
سهم منم همینه تنهایی تنهایی تنهایی
انقدر این بغض گلومو سنگین کرده
که حتی نمیتونم حرفامو اینجا بنویسم
دیگه بی هوا خندیدن رو یاد گرفتم
دیگه تنهایی رو خیلی وقته یاد گرفتم
تو نگرانم نشو همه چیز را یاد گرفتم
یاد گرفتم چگونه با تو باشم
بی انکه تو باشی یاد گرفتم نفس بکشم www.ashkbaran.loxbolg.comدو شنبه 19 خرداد 1393برچسب:, :: 19:36 :: نويسنده : reza
باز هم که رفتی و تنهایی من سر به فلک کشیده است
باز هم که نیستی و اشکهایم سیل مانند مرا به زیر کشیده است
باز هم که سوختی و باز برای شمع شدن پشیمان شده ام
باز هم که یادت امانم را بریده است
باز هم که غصه دارم در قلب تاریکم از نبود تو
باز هم که نمیشنوم صدای دلنشینت را در خانه سوت و کورم
باز هم که گم شدی در خاطره ها وچشمم از دیدن عکس تو سیر نمیشود
سالهاست که رفتی ولی هر روز اینها را تکرار میکنم
شاید بشنوی ،بفهمی،احساس کنی
در واقعیت نه ولی انتظار امدنت در خوابم را که میتوانم داشته باشم
باز هم که بغض و بعد ..............مثل همیشه www.ashkbaran.loxbolg.comجمعه 2 خرداد 1393برچسب:, :: 16:48 :: نويسنده : reza
دست هایم به آرزوهایم نمی رسندآرزوهایم بسیار دورند
ولی درخت سبزم می گوید
امیدی هست، خدایی هست
این بار برای رسیدن به آرزوهایم
یک صندلی زیر پایم می گذارم
شاید این بار
دستم به آرزوهایم برسد www.ashkbaran.loxbolg.com
جمعه 2 خرداد 1393برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : reza
در ســــتایش ِ چشــــمهایــت
جمعه 2 خرداد 1393برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : reza
بازامروز دلم بهانه ات را گرفته است وباز من مجبورش میکنم که به عشقت شعربگوید
میخواهم سرش را گرم کند
میخواهم به این بهانه کمی خودش را خالی کند
اما انگاربی فایده است
دیگرفقط خودخودخودت میتوانی مسکن این قلب بیقرارشوی
بیا عشق من www.ashkbaran.loxbolg.comجمعه 2 خرداد 1393برچسب:, :: 16:39 :: نويسنده : reza
گاهی باید فقط بنشینی دستانش را درستانت بفشاری درچشمانش نگاه کنی اوبرایت ازدردهایش بگوید قلبت ازفشار درد به انفجاربرسد باتمام توانت به اشکهایت اجازه حرکت ندهی فقط به صورت مهربانش لبخند بزنی ووقتی تمام دردهایش را برات گفت نوازشش کنی آغوشت رابرایش بازکنی باتمام وجودت به قلبت بفشاری صورت زیبایش را برایش ازعشق بگویی وازاینکه همیشه کنارش میمانی تاهردو به آرامش برسید www.ashkbaran.loxbolg.comجمعه 2 خرداد 1393برچسب:, :: 16:15 :: نويسنده : reza
وقتی دو قلــ♥ــب برای یکـدیگر بتپد…
دوستت دارم حرف های زیادی بلد نیستم www.ashkbaran.loxbolg.com ادامه مطلب ... پدرم! در این تاریکی شب که سوسوی چراغی همدم و مونسم گشته است از تو مینویسم.... از تو که حدیث سکوت را در دلم به ترانه ای مبدل ساختی. ای جلوه گاه خوبی ها.... تمام دفترهایم به خاطر تو ورق خورده اند. لحظه ای در کنار آوارخانه آمالم به نظاره دردهایم بایست تا برایت از روح طوفانی خویش بگویم. کاش لبخندهای تلخ مرا در قاب کهنه ای بر دیوار قلبت می آویختی تا همیشه از لبخندهایم تلاطم امواج یک شوق را بخوانی. بدان که دیگر واژه تازه ای برای سرودن ندارم. دوستت دارم پدر......تا آخر دنیا. www.ashkbaran.loxbolg.comشنبه 27 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 1:11 :: نويسنده : reza
یعنی میشود روزی برسد… که بیایی…..
مرا در آغوش بگیری…
بخواهم گله کنم…
بگویی هیس….
بگویی همه کابوس ها تموم شد…..
میخواهم امشب تا صبح دیووانه ات کنم — شــانــه ات کــــو؟
دنــیـایــم بــاز بـهـم ریــخـتـه… — خواب آلود ..
لوس ..
بی خیال ..
بی قرار..شاد ..
هرچه میخواهی باش .فقط در آغـــــــــــــــــــوشم باش
ولی دلبرانه …ولی عاشقانه — از هــم می چـرخـَنــد ..
لحـظــه هــای لـوکس ِ مـَن بـر مـَـدار خـوشبـَخـتـی . — مـن عاشق هَوس های عاشقانـه اَم…
مَـن عاشق گـُناه دوست داشتـنَم
دَستهایَت را بـه مـن بده
بـه جَهنَم کـه مَرا بـه جَهنَم مـــی بَرند بـه خاطر عِشقبازی با خیالِ تو
تو خودِ “بـهشتــی ” — بـه مَـن حَق بده
کـه میل بـه خوردَن نـَداشتــه باشَم
این بـُغض ها کـه
تو بـه خوردِ مَـن مـی دَهـی
سیر سیرَم مـی کـُنَد! — مُهم نیست دوستم داری یا نَـه …!
مُهم ایـن استـــ کِـه؛
مـَـن هَــستـــَم ؛
عـِشق هـَست
وَ هَوای اِحساسَــم
هَنــوز آبی ست . . .! — پَرگار های خوبــی شُدیم
خوب هَمدیگَر را دور مــی زَنیم ! — قول داده اَم…
گاهـــی
هَر اَز گاهـــی
فانـــوس یادَت را
میان ایـن کوچه ها بـی چراغ و بـی چلچلـه، روشَـن کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهای بـی خواب و بـی خاطـــِره
میان این کوچـه های تاریک پَرسـه میزَنـَم
اَما بـه هیچ سِتارهی دیگـَری سَلام نَخواهــَـم کَرد…
خیالَت راحَت ! — برگــرد عشق قدیمی و دیرین من؛
برگرد و بگو دوستـت دارم
تا با پشــــت دست چنان بــــر دهانت بکوبم
تا آرزوی داشتن یـک دندان را به گــــــــــور بـبـــری
چه برسد به من و یک عشق حقیقی !! — آنقدر مرا از رفتنت نترسان ….
قرار نیست همیشه بمانیم !
روزی همه رفتنی اند ….
ماندن به پای کسی معرفت میخواد نه بهانه … !! — سرنوشت من بی تو
جمله بی فاعلی ست
که فعلش تعطیل استــــــــــــــــ . . . ! www.ashkbaran.loxbolg.com دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.
دلتنگی که فاصله را نمی فهمد !
نزدیک باشی و اما دور…دور…دور !
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند…
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را چه کسی می دهد ؟! www.ashkbaran.loxbolg.comیک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : reza
برایش می نویسم " دلتنگشم"... ادامه مطلب ... یک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 16:48 :: نويسنده : reza
لیاقت می خواهد واژه " ما " شدن لیاقت می خواهد "شریک " شدن تو خوش باش به همین "با هم " بودن های امروزت من خوشم به خلوت تنهایی ام تو بخند به امروز… www.ashkbaran.loxbolg.com چـه چـیـز در ایـن جـهـانــــــــ ...!
غـریـبانـه تـر از زنـــی اسـتــــ ...!
کـه تــنــهــایــی اش را بــغــل مــی کــنـد ...!
و مــی پــوســد ...!
امــا حــاضــر نــیــســت دیــگــر ...! www.ashkbaran.loxbolg.comیک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : reza
اوج دلتــنگــی وقتــیه کــه نــه میتــونی صداشــو بــشنوی، یک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 16:36 :: نويسنده : reza
وقتی که دیر نبود من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت من به انتظار امدنش نشستم
وقتی که نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد من شروع مردم...
وقتی او تمام شد... www.ashkbaran.loxbolg.comیک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 16:33 :: نويسنده : reza
مرد هم قلـــ♥ــب دارد....
فقط صدایش..یواش تر از صدای قلب یک زن است....
مرد هم در خلوتش برای عشقش گریه میکند....شاید ندیده باشی..
اما همیشه اشک هایش را در آلبوم دلتنگیش قاب میکند...
هر وقت زن بودنت را می بیند... www.ashkbaran.loxbolg.comیک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : reza
چرا مــــرا خاك نمیكنید؟!!! تنم سرد است... احساساتم یخ زده... قلبم نمیزنـد... مغزم فاسـد شـده... www.ashkbaran.loxbolg.com![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() |
|||
![]() |